راهنمای جامع سیستم انتقال قدرت خودرو

جدول محتوا

مطالب مشابه که شاید بپسندید...

راهنمای جامع سیستم انتقال قدرت خودرو

مقدمه: قلب تپنده حرکت

تصور کنید خودرویی بدون توانایی حرکت، یا موتوری که با سرعت سرسام‌آوری درجا کار می‌کند اما چرخ‌ها ذره‌ای نمی‌چرخند. این سناریوی غیرممکن، اهمیت سیستم انتقال قدرت (Powertrain) را به خوبی آشکار می‌سازد. سیستم انتقال قدرت، مجموعه‌ای پیچیده از قطعات است که وظیفه اصلی آن، رساندن نیروی تولید شده توسط موتور به چرخ‌ها و در نتیجه به حرکت درآوردن خودرو است. بدون این سیستم حیاتی، خودرو چیزی فراتر از یک سازه ثابت نخواهد بود.

موتور خودرو، نیروی خود را در یک محدوده سرعت (دور موتور) مشخص و با گشتاور معین تولید می‌کند. اما این گشتاور و سرعت به تنهایی برای به حرکت درآوردن خودرو در شرایط مختلف کافی نیستند. برای مثال، هنگام شروع حرکت، نیاز به گشتاور بالایی داریم، در حالی که در سرعت‌های بالا، گشتاور کمتری نیاز است و سرعت دورانی چرخ‌ها باید زیاد باشد. سیستم انتقال قدرت، این عدم تطابق را برطرف می‌کند. این سیستم با تغییر نسبت دنده، گشتاور و سرعت را متناسب با نیاز رانندگی تنظیم می‌کند؛ از این رو، وظیفه اصلی آن، فراهم آوردن انعطاف‌پذیری در استفاده از قدرت موتور است. اگر سیستم انتقال قدرت وجود نداشت، خودروها فقط در یک دنده می‌توانستند حرکت کنند، که این امر به معنای شتاب‌گیری بسیار کند، حداکثر سرعت پایین، مصرف سوخت بالا و عدم توانایی در حرکت در سربالایی‌ها یا حمل بارهای سنگین بود. در واقع، رانندگی به شکل امروزی غیرممکن می‌شد.


تاریخچه و سیر تکامل سیستم انتقال قدرت

تولد خودرو در اواخر قرن نوزدهم، با نیاز به مکانیزمی برای انتقال قدرت موتور به چرخ‌ها همراه بود. در ابتدا، این سیستم‌ها بسیار ساده و ابتدایی بودند.

  • اوایل قرن بیستم (موتورهای بخار و احتراق داخلی اولیه): اولین خودروها، از سیستم‌های دنده ثابت یا زنجیر برای انتقال نیرو استفاده می‌کردند. در آن زمان، نیاز به تغییر نسبت دنده چندان حس نمی‌شد، زیرا سرعت خودروها بسیار پایین بود و کاربرد اصلی آن‌ها در مسیرهای هموار و با سرعت ثابت بود. خودروهای اولیه با موتور احتراق داخلی، اغلب از سیستم‌های دنده سیاره‌ای ساده یا جعبه‌دنده‌های کشویی ابتدایی با تعداد دنده‌های بسیار کم (معمولاً ۲ یا ۳ دنده) بهره می‌بردند. کلاچ‌های مخروطی و صفحه‌ای نیز برای قطع و وصل کردن نیرو بین موتور و گیربکس مورد استفاده قرار می‌گرفتند.
  • دهه‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ (پیشرفت گیربکس‌های دستی): با افزایش سرعت و قدرت موتورها، نیاز به گیربکس‌هایی با دنده‌های بیشتر و تعویض دنده روان‌تر احساس شد. جعبه‌دنده‌های دستی سنکرونیزه در این دوره ظهور کردند که تعویض دنده را آسان‌تر و بدون خراش دنده‌ها (گرچه هنوز هم نیاز به مهارت راننده داشت) ممکن ساختند. این پیشرفت‌ها، رانندگی را راحت‌تر و کارآمدتر کرد.
  • دهه‌های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ (ظهور گیربکس‌های اتوماتیک): ایده راحتی رانندگی و حذف نیاز به تعویض دنده دستی، منجر به توسعه گیربکس‌های اتوماتیک شد. اولین گیربکس‌های اتوماتیک هیدرولیکی، مانند Hydra-Matic جنرال موتورز، در این دوره معرفی شدند. این گیربکس‌ها با استفاده از مبدل گشتاور (Torque Converter) و مجموعه‌ای از دنده‌های سیاره‌ای، تعویض دنده را به صورت خودکار انجام می‌دادند. اگرچه این گیربکس‌ها در ابتدا پیچیده و پرهزینه بودند، اما راه را برای گسترش استفاده از آن‌ها در آینده هموار کردند.
  • دهه‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ (تنوع و بهبود): در این دوره، گیربکس‌های دستی با ۴ و ۵ دنده رایج شدند. گیربکس‌های اتوماتیک نیز بهبود یافتند و با افزایش تعداد دنده‌ها، کارایی و مصرف سوخت آن‌ها نیز افزایش یافت. سیستم‌های دیفرانسیل لغزش محدود (Limited-Slip Differential) نیز برای بهبود چسبندگی در شرایط خاص مورد استفاده قرار گرفتند.
  • دهه‌های ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ (دوران الکترونیک): با پیشرفت الکترونیک و کامپیوترها، گیربکس‌های اتوماتیک کنترل‌شده الکترونیکی (ECT) به صحنه آمدند. این گیربکس‌ها با استفاده از سنسورها و واحدهای کنترل الکترونیکی (ECU)، تعویض دنده را بسیار دقیق‌تر، نرم‌تر و بهینه‌تر انجام می‌دادند. همچنین، گیربکس‌های CVT (Continuously Variable Transmission) نیز به دلیل فراهم آوردن تعداد بی‌نهایت نسبت دنده و کارایی بالا، محبوبیت یافتند.
  • قرن بیست و یکم (تنوع و پیچیدگی): امروزه، شاهد تنوع بی‌نظیری در سیستم‌های انتقال قدرت هستیم. گیربکس‌های دستی ۶ سرعته و بیشتر، گیربکس‌های اتوماتیک با ۸، ۹ و حتی ۱۰ دنده، گیربکس‌های دو کلاچه (Dual-Clutch Transmissions – DCT) که سرعت تعویض دنده بی‌نظیری را ارائه می‌دهند، و سیستم‌های انتقال قدرت هیبریدی و الکتریکی، همگی نشان‌دهنده اوج پیچیدگی و کارایی در این حوزه هستند. هدف اصلی این پیشرفت‌ها، افزایش کارایی، کاهش مصرف سوخت، بهبود تجربه رانندگی و کاهش آلایندگی بوده است.

اجزای اصلی سیستم انتقال قدرت

سیستم انتقال قدرت از اجزای مختلفی تشکیل شده است که هر یک وظیفه خاص خود را بر عهده دارند. این اجزا عبارتند از:

  1. کلاچ (Clutch)
  2. جعبه‌دنده (Transmission/Gearbox)
  3. میل گاردان (Propeller Shaft/Driveshaft) (در خودروهای محرک عقب و چهار چرخ متحرک)
  4. دیفرانسیل (Differential)
  5. پلوس (Axle Shaft/Drive Shaft)

در ادامه به بررسی دقیق هر یک از این اجزا می‌پردازیم:

۱. کلاچ (Clutch)

وظیفه: کلاچ، یک مکانیزم مکانیکی است که وظیفه قطع و وصل کردن ارتباط بین موتور و جعبه‌دنده را بر عهده دارد. این قطع و وصل کردن به راننده اجازه می‌دهد تا:

  • بدون خاموش شدن موتور، خودرو را متوقف کند.
  • دنده‌ها را تعویض کند.
  • شروع حرکت نرمی داشته باشد.

انواع کلاچ:

  • کلاچ دیسکی تک صفحه‌ای خشک: رایج‌ترین نوع کلاچ در خودروهای سواری با گیربکس دستی. از یک صفحه کلاچ، دیسک فشار و بلبرینگ کلاچ تشکیل شده است.
  • کلاچ‌های چند صفحه‌ای: اغلب در خودروهای اسپرت و مسابقه‌ای یا موتور سیکلت‌ها به دلیل قابلیت انتقال گشتاور بیشتر در فضای کمتر استفاده می‌شوند.
  • کلاچ‌های هیدرولیکی/پنوماتیکی: در خودروهای سنگین و صنعتی به دلیل نیاز به نیروی کمتر برای درگیر کردن کلاچ استفاده می‌شوند.
  • کلاچ اتوماتیک: در برخی خودروهای قدیمی‌تر و موتور سیکلت‌ها، بدون نیاز به پدال کلاچ، با افزایش دور موتور خود به خود درگیر می‌شود.
  • مبدل گشتاور (Torque Converter): در گیربکس‌های اتوماتیک، وظیفه کلاچ را به صورت هیدرولیکی بر عهده دارد و گشتاور را نیز تا حدودی افزایش می‌دهد.

اجزای اصلی کلاچ دیسکی:

  • صفحه کلاچ (Clutch Disc): دیسکی دایره‌ای شکل با لنت‌های اصطکاکی در دو طرف که بین فلایویل و دیسک فشار قرار می‌گیرد. این لنت‌ها از مواد مقاوم در برابر حرارت و سایش ساخته شده‌اند.
  • دیسک فشار (Pressure Plate/Clutch Cover): مجموعه‌ای از یک صفحه فلزی فنردار که توسط فنرهای دیافراگمی یا فنرهای مارپیچی، صفحه کلاچ را به فلایویل فشار می‌دهد.
  • فلایویل (Flywheel): یک چرخ لنگر سنگین متصل به میل‌لنگ موتور که سطح درگیری برای صفحه کلاچ را فراهم می‌کند و نوسانات دور موتور را نیز جذب می‌کند.
  • بلبرینگ کلاچ (Release Bearing/Throwout Bearing): قطعه‌ای که هنگام فشردن پدال کلاچ، به فنرهای دیافراگمی دیسک فشار نیرو وارد کرده و باعث آزاد شدن صفحه کلاچ می‌شود.
  • دوشاخ کلاچ (Clutch Fork): اهرمی که نیروی پدال کلاچ (یا سیلندر کلاچ) را به بلبرینگ کلاچ منتقل می‌کند.
  • کابل کلاچ یا سیستم هیدرولیک کلاچ: کابل یا سیستمی از سیلندرهای اصلی و فرعی (master and slave cylinders) که نیروی پدال را به دوشاخ کلاچ منتقل می‌کنند.

علائم خرابی کلاچ:

  • بوی سوختگی (بوی لنت سوخته): نشان‌دهنده سایش شدید و داغ شدن بیش از حد صفحه کلاچ است.
  • لغزش کلاچ (Clutch Slip): افزایش دور موتور بدون افزایش متناسب سرعت خودرو، به خصوص در دنده‌های سنگین یا هنگام سربالایی. این مورد نشان‌دهنده تمام شدن لنت‌های صفحه کلاچ یا ضعف دیسک فشار است.
  • سفت شدن پدال کلاچ: ممکن است به دلیل خرابی دیسک فشار، کابل کلاچ، یا مشکل در سیستم هیدرولیک باشد.
  • گاز هرز خوردن موتور هنگام تعویض دنده: نشان‌دهنده عدم درگیری کامل کلاچ و نیاز به تنظیم یا تعویض.
  • لرزش یا ضربه هنگام درگیر شدن کلاچ: می‌تواند ناشی از تاب برداشتن صفحه کلاچ، خرابی فنرهای صفحه کلاچ، یا مشکل در فلایویل باشد.
  • ایجاد صدا هنگام فشردن یا رها کردن پدال کلاچ: صدای جیرجیر یا خش‌خش معمولاً نشان‌دهنده خرابی بلبرینگ کلاچ است.
  • عدم جدا شدن کلاچ (Clutch Drag/Not Disengaging): با وجود فشردن کامل پدال، کلاچ به درستی جدا نمی‌شود و تعویض دنده سخت یا همراه با صدا می‌شود. این می‌تواند ناشی از تنظیم نبودن کلاچ، پیچ خوردگی صفحه کلاچ، یا مشکل در سیستم هیدرولیک باشد.

۲. جعبه‌دنده (Transmission/Gearbox)

وظیفه: جعبه‌دنده، مهم‌ترین بخش در سیستم انتقال قدرت پس از موتور است. وظیفه اصلی آن، تغییر نسبت گشتاور و سرعت خروجی موتور متناسب با نیاز رانندگی است. به عبارت دیگر، جعبه‌دنده این امکان را فراهم می‌کند که در سرعت‌های پایین، گشتاور بالا (برای شتاب‌گیری و حرکت در سربالایی) و در سرعت‌های بالا، گشتاور پایین و سرعت دورانی بیشتر (برای رانندگی اقتصادی و سرعت بالا) داشته باشیم. همچنین، جعبه‌دنده امکان حرکت دنده عقب و حالت خلاص (Neutral) را نیز فراهم می‌کند.

انواع جعبه‌دنده:

  • الف) جعبه‌دنده دستی (Manual Transmission – MT):
    • مکانیزم: راننده با استفاده از اهرم دنده و پدال کلاچ، نسبت دنده را به صورت دستی انتخاب می‌کند.
    • اجزا: شامل مجموعه‌ای از چرخ‌دنده‌ها با اندازه‌های مختلف، شفت‌های ورودی و خروجی، کشویی‌ها، سنکرونایزرها (برای همگام‌سازی سرعت چرخ‌دنده‌ها و تعویض نرم)، و مکانیزم تعویض دنده.
    • مزایا: کنترل بیشتر بر روی خودرو، مصرف سوخت معمولاً کمی کمتر (به خصوص در گذشته)، هزینه نگهداری پایین‌تر، حس رانندگی اسپرت‌تر.
    • معایب: نیاز به مهارت راننده برای تعویض دنده صحیح، خستگی بیشتر در ترافیک، شتاب‌گیری کندتر برای رانندگان غیرحرفه‌ای.
  • ب) جعبه‌دنده اتوماتیک (Automatic Transmission – AT):
    • مکانیزم: به صورت خودکار و بدون دخالت راننده، نسبت دنده را تغییر می‌دهد.
    • انواع اصلی:
      • گیربکس‌های اتوماتیک سیاره‌ای با مبدل گشتاور (Planetary Automatic with Torque Converter): رایج‌ترین نوع. از مبدل گشتاور برای انتقال قدرت اولیه و مجموعه‌ای از دنده‌های سیاره‌ای (Planetary Gearsets) برای ایجاد نسبت‌های دنده مختلف استفاده می‌کند. تعویض دنده توسط سیستم هیدرولیکی و امروزه توسط کنترلرهای الکترونیکی (TCU) انجام می‌شود.
      • گیربکس‌های پیوسته متغیر (Continuously Variable Transmission – CVT): به جای دنده‌های ثابت، از دو پولی مخروطی شکل و یک تسمه (فلزی یا لاستیکی) استفاده می‌کند که قابلیت تغییر بی‌نهایت نسبت دنده را فراهم می‌کند.
        • مزایا: شتاب‌گیری نرم و بدون وقفه، کارایی سوخت بالا در سرعت ثابت.
        • معایب: حس “کش آمدن” یا نوسان دور موتور (rubber-band effect)، در برخی موارد حس رانندگی کمتر اسپرت.
      • گیربکس‌های دو کلاچه (Dual-Clutch Transmission – DCT): از دو کلاچ مستقل برای دنده‌های زوج و فرد استفاده می‌کند. این سیستم، دنده بعدی را قبل از تعویض آماده می‌کند که منجر به تعویض دنده بسیار سریع و نرم می‌شود.
        • مزایا: تعویض دنده فوق‌العاده سریع، راندمان بالا، حس رانندگی اسپرت.
        • معایب: پیچیدگی بیشتر، هزینه بالاتر، در برخی موارد عدم نرمی کامل در ترافیک سنگین.
      • گیربکس‌های نیمه اتوماتیک یا AMT (Automated Manual Transmission): در واقع یک گیربکس دستی است که مکانیزم تعویض دنده و کلاچ آن به صورت اتوماتیک توسط عملگرهای الکترونیکی/هیدرولیکی کنترل می‌شود.
        • مزایا: هزینه کمتر نسبت به اتوماتیک‌های کامل، مصرف سوخت نزدیک به دستی.
        • معایب: تعویض دنده ممکن است با کمی مکث و ناهمواری همراه باشد.

علائم خرابی جعبه‌دنده:

  • صدای غیرعادی (زوزه، تق‌تق، خراش):
    • در گیربکس دستی: می‌تواند ناشی از خرابی بلبرینگ‌ها، چرخ‌دنده‌ها، یا کمبود روغن گیربکس باشد. صدای خراش هنگام تعویض دنده اغلب نشان‌دهنده خرابی سنکرونایزر است.
    • در گیربکس اتوماتیک: ممکن است ناشی از مشکل در پمپ روغن، بلبرینگ‌ها، یا مجموعه دنده‌های سیاره‌ای باشد.
  • عدم تعویض دنده یا تعویض دنده با تأخیر:
    • در گیربکس دستی: ممکن است به دلیل مشکل در مکانیزم تعویض دنده، بوش‌ها، یا کابل‌ها باشد.
    • در گیربکس اتوماتیک: می‌تواند ناشی از کمبود روغن گیربکس، گرفتگی فیلتر روغن، خرابی شیر برقی‌ها (Solenoids)، خرابی سنسورها، یا مشکل در واحد کنترل الکترونیکی (TCU) باشد.
  • بوی سوختگی روغن گیربکس: نشان‌دهنده داغ شدن بیش از حد روغن گیربکس، سایش بیش از حد کلاچ‌ها (در اتوماتیک) یا باندها، و یا سطح پایین روغن است.
  • نشتی روغن گیربکس: روغن گیربکس قرمز (در اتوماتیک) یا قهوه‌ای (در دستی) در زیر خودرو نشان‌دهنده نشتی از کاسه‌نمدها، واشرها، یا کارتل روغن گیربکس است.
  • لرزش یا کوبش در هنگام حرکت یا تعویض دنده: می‌تواند ناشی از خرابی دسته موتور/گیربکس، مشکلات داخلی گیربکس (مانند خرابی کلاچ‌ها در اتوماتیک یا چرخ‌دنده‌ها در دستی)، یا مشکل در مبدل گشتاور باشد.
  • خروج خودبه‌خود دنده از حالت درگیر (در گیربکس دستی): اغلب ناشی از سایش چرخ‌دنده‌ها، خرابی بوش‌ها، یا تنظیم نبودن مکانیزم تعویض دنده است.
  • روشن شدن چراغ هشدار گیربکس (Check Engine Light/Transmission Warning Light): در خودروهای جدیدتر، نشان‌دهنده وجود کد خطا در سیستم کنترل گیربکس است که نیاز به بررسی با دستگاه دیاگ دارد.

۳. میل گاردان (Propeller Shaft/Driveshaft)

وظیفه: میل گاردان، شفت بلندی است که در خودروهای موتور جلو-محرک عقب (FR)، موتور جلو-چهار چرخ متحرک (4WD/AWD) و موتور وسط-محرک عقب، وظیفه انتقال گشتاور از جعبه‌دنده (یا جعبه تقسیم در 4WD) به دیفرانسیل عقب را بر عهده دارد. از آنجایی که موتور و جعبه‌دنده در جلوی خودرو و دیفرانسیل در عقب قرار دارد، میل گاردان برای پل ارتباطی بین این دو مجموعه حیاتی است.

اجزا:

  • شفت اصلی: لوله توخالی یا میله‌ای که نیروی چرخشی را منتقل می‌کند.
  • چهارشاخ گاردان (Universal Joints – U-Joints): مفصل‌های صلیبی شکلی که در دو سر میل گاردان (و گاهی در وسط آن) قرار دارند و امکان تغییر زاویه بین جعبه‌دنده و دیفرانسیل را فراهم می‌کنند. این مفصل‌ها به میل گاردان اجازه می‌دهند تا با حرکت سیستم تعلیق بالا و پایین برود و نوسانات جاده را جذب کند.
  • فلنج‌ها و کشویی‌ها: برای اتصال به جعبه‌دنده و دیفرانسیل.

علائم خرابی میل گاردان:

  • لرزش شدید خودرو، به خصوص در سرعت‌های خاص: ناشی از بالانس نبودن میل گاردان، خم شدن آن، یا خرابی چهارشاخه‌ها.
  • صدای تق‌تق یا کوبش از زیر خودرو، به خصوص هنگام شروع حرکت یا تعویض دنده: نشان‌دهنده لقی یا خرابی چهارشاخه‌ها یا یاتاقان وسط میل گاردان.
  • صدای جیرجیر یا سایش در سرعت‌های پایین: ممکن است ناشی از خشکی و نیاز به گریسکاری چهارشاخه‌ها باشد.
  • مشکل در تعویض دنده (در برخی موارد غیرمستقیم): لرزش و ناپایداری ناشی از گاردان خراب می‌تواند بر عملکرد کلی خودرو تأثیر بگذارد.

۴. دیفرانسیل (Differential)

وظیفه: دیفرانسیل، یک مجموعه چرخ‌دنده حیاتی است که وظیفه اصلی آن، اجازه دادن به چرخ‌های یک محور برای چرخش با سرعت‌های متفاوت است، در حالی که همچنان گشتاور را به هر دو چرخ منتقل می‌کند. این قابلیت در هنگام دور زدن و پیچیدن خودرو بسیار حیاتی است. در پیچ، چرخ داخلی مسافت کمتری را نسبت به چرخ خارجی طی می‌کند، بنابراین باید با سرعت کمتری بچرخد. بدون دیفرانسیل، چرخ‌ها با سرعت یکسان می‌چرخیدند که منجر به بکسوات (چرخش بیهوده) چرخ داخلی و یا کشیده شدن و ساییدگی تایرها در پیچ‌ها می‌شد.

محل قرارگیری:

  • در خودروهای محرک جلو: دیفرانسیل معمولاً درون محفظه جعبه‌دنده (ترانس اکسل) قرار دارد.
  • در خودروهای محرک عقب: دیفرانسیل در محور عقب قرار دارد و نیرو را از میل گاردان دریافت می‌کند.
  • در خودروهای چهار چرخ متحرک: معمولاً دارای دو دیفرانسیل (جلو و عقب) و یک دیفرانسیل مرکزی (Center Differential) یا جعبه تقسیم (Transfer Case) هستند که نیرو را بین محور جلو و عقب توزیع می‌کند.

اجزای اصلی دیفرانسیل:

  • دنده پینیون (Pinion Gear): چرخ‌دنده‌ای که از میل گاردان (یا از شفت خروجی گیربکس در محرک جلو) نیرو را دریافت می‌کند.
  • دنده کرانویل (Ring Gear): چرخ‌دنده بزرگتری که با پینیون درگیر است و نیروی چرخاننده را از آن می‌گیرد.
  • دنده‌های هرزگرد (Spider Gears/Pinion Gears): دنده‌های کوچکی که درون یک محفظه به نام “کیس دیفرانسیل” قرار دارند و با دنده‌های پلوس درگیرند.
  • دنده‌های پلوس (Side Gears/Axle Gears): چرخ‌دنده‌هایی که در دو طرف دنده‌های هرزگرد قرار دارند و به پلوس‌ها متصل می‌شوند.

نحوه عملکرد: هنگام حرکت مستقیم، دنده‌های هرزگرد و پلوس با سرعت یکسانی می‌چرخند و گشتاور به طور مساوی به هر دو چرخ منتقل می‌شود. هنگام پیچیدن، دنده‌های هرزگرد شروع به چرخش بر روی محور خود می‌کنند و اجازه می‌دهند که یک چرخ سریع‌تر و دیگری کندتر بچرخد.

انواع دیفرانسیل:

  • دیفرانسیل معمولی (Open Differential): رایج‌ترین نوع. مشکل آن این است که اگر یک چرخ روی سطح لغزنده قرار گیرد و بکسوات کند، تمام گشتاور به همان چرخ منتقل می‌شود و چرخ دیگر نیروی کافی برای حرکت دریافت نمی‌کند.
  • دیفرانسیل با لغزش محدود (Limited-Slip Differential – LSD): این نوع دیفرانسیل، در صورت شروع بکسوات یک چرخ، بخشی از گشتاور را به چرخی که چسبندگی بیشتری دارد منتقل می‌کند و به بهبود کشش خودرو کمک می‌کند.
  • دیفرانسیل قفل‌شونده (Locking Differential): این دیفرانسیل، در صورت نیاز می‌تواند چرخ‌های یک محور را به طور کامل به هم قفل کند تا با سرعت یکسان بچرخند. این قابلیت برای عبور از مسیرهای بسیار ناهموار و آفرود ضروری است، اما در جاده‌های آسفالت نباید استفاده شود زیرا باعث آسیب به لاستیک‌ها و اجزای دیفرانسیل می‌شود.

علائم خرابی دیفرانسیل:

  • صدای زوزه یا ناله از قسمت عقب یا جلوی خودرو (بسته به محل دیفرانسیل): این صدا معمولاً در سرعت‌های خاص یا هنگام شتاب‌گیری و کاهش سرعت شنیده می‌شود و اغلب ناشی از ساییدگی یا تنظیم نبودن دنده‌های پینیون و کرانویل، یا خرابی بلبرینگ‌ها است.
  • صدای تق‌تق یا کوبش، به خصوص هنگام شروع حرکت یا پیچیدن: می‌تواند ناشی از لقی یا خرابی دنده‌های هرزگرد و پلوس باشد.
  • نشتی روغن از پوسته دیفرانسیل: ناشی از خرابی کاسه‌نمدها یا واشرها است. سطح پایین روغن می‌تواند منجر به داغ شدن بیش از حد و آسیب جدی به دیفرانسیل شود.
  • لرزش در هنگام حرکت: در موارد نادر، خرابی شدید دیفرانسیل می‌تواند منجر به لرزش خودرو شود.
  • قفل شدن چرخ‌ها یا مشکل در دور زدن (در صورت خرابی شدید یا قفل شدن ناخواسته): نشان‌دهنده یک مشکل جدی و نیاز فوری به تعمیر است.

۵. پلوس (Axle Shaft/Drive Shaft)

وظیفه: پلوس‌ها، شفت‌هایی هستند که گشتاور را از دیفرانسیل به چرخ‌ها منتقل می‌کنند. در خودروهای محرک جلو، پلوس‌ها شامل دو بخش مجزا برای هر چرخ هستند و معمولاً دارای مفصل‌های قابل انعطاف (مفصل CV) برای جذب حرکات سیستم تعلیق و چرخش فرمان هستند. در خودروهای محرک عقب، پلوس‌ها نیز از دیفرانسیل خارج شده و به چرخ‌های عقب متصل می‌شوند.

اجزا:

  • شفت اصلی: بخش فلزی که نیروی چرخشی را منتقل می‌کند.
  • مفصل‌های CV (Constant Velocity Joints – مفصل‌های سرعت ثابت): این مفصل‌ها در پلوس‌های خودروهای محرک جلو و برخی خودروهای محرک عقب (مستقل) ضروری هستند. آن‌ها اجازه می‌دهند که پلوس در زوایای مختلف به طور همزمان بچرخد و نیرو را با سرعت ثابت و بدون نوسان منتقل کند. هر پلوس معمولاً دارای دو مفصل CV است: یکی داخلی (متصل به دیفرانسیل/گیربکس) و دیگری خارجی (متصل به چرخ).
  • گردگیر پلوس (CV Boot): یک پوشش لاستیکی مخروطی شکل که مفصل CV را از آلودگی، گرد و غبار و آب محافظت می‌کند و گریس داخل مفصل را نگه می‌دارد.

علائم خرابی پلوس:

  • صدای تق‌تق یا کِلیک (Clicking Noise) هنگام دور زدن یا شتاب‌گیری: شایع‌ترین علامت خرابی مفصل CV خارجی است. این صدا معمولاً با افزایش زاویه فرمان بیشتر می‌شود.
  • صدای تق‌تق یا کوبش هنگام شروع حرکت یا تعویض دنده: می‌تواند ناشی از خرابی مفصل CV داخلی باشد.
  • لرزش خودرو، به خصوص هنگام شتاب‌گیری: ناشی از خرابی مفصل CV داخلی، خم شدن پلوس، یا بالانس نبودن آن.
  • نشت گریس از گردگیر پلوس: نشان‌دهنده پاره شدن یا ترک خوردن گردگیر است. این امر باعث خروج گریس و ورود آلودگی به مفصل CV شده و در نهایت منجر به خرابی مفصل می‌شود.
  • صدای تق‌تق مداوم در سرعت ثابت: در موارد شدید، نشان‌دهنده خرابی شدید مفصل CV است.
  • مشکل در فرمان‌پذیری یا کشیده شدن فرمان: در صورت خرابی جدی پلوس، ممکن است بر فرمان‌پذیری خودرو نیز تأثیر بگذارد.

سیستم‌های انتقال قدرت بر اساس نوع محور محرک

سیستم انتقال قدرت خودروها را می‌توان بر اساس اینکه قدرت به کدام چرخ‌ها منتقل می‌شود، به دسته‌های اصلی تقسیم کرد:

۱. سیستم محرک عقب (Rear-Wheel Drive – RWD)

در این سیستم، موتور معمولاً در جلوی خودرو قرار دارد و نیرو از طریق گیربکس، میل گاردان و دیفرانسیل به چرخ‌های عقب منتقل می‌شود.

  • مزایا:
    • توزیع وزن بهتر: به دلیل قرار گرفتن اجزای سیستم انتقال قدرت در طول خودرو، توزیع وزن متعادل‌تری حاصل می‌شود که به بهبود هندلینگ و پایداری، به خصوص در سرعت‌های بالا و پیچ‌ها کمک می‌کند.
    • فرمان‌پذیری بهتر: از آنجایی که چرخ‌های جلو تنها وظیفه فرمان‌پذیری را بر عهده دارند و درگیر انتقال قدرت نیستند، فرمان‌پذیری خودرو روان‌تر و دقیق‌تر است.
    • قابلیت بکسل و حمل بار بیشتر: چرخ‌های عقب در هنگام شتاب‌گیری تمایل به “گود کردن” در زمین دارند و چسبندگی بیشتری پیدا می‌کنند که برای بکسل کردن و حمل بارهای سنگین مفید است.
    • حس رانندگی اسپرت: به دلیل ویژگی‌های هندلینگ و امکان کنترل لغزش عقب، اغلب در خودروهای اسپرت و لوکس استفاده می‌شود.
  • معایب:
    • پیچیدگی و هزینه بیشتر: به دلیل وجود میل گاردان و دیفرانسیل جداگانه، تعداد قطعات بیشتر و در نتیجه هزینه تولید و وزن خودرو بیشتر است.
    • فضای داخلی کمتر: میل گاردان از زیر اتاق خودرو عبور می‌کند که ممکن است فضای داخلی و فضای سرنشینان عقب را کاهش دهد.
    • چسبندگی کمتر در سطوح لغزنده: در برف، یخ یا سطوح لغزنده دیگر، چرخ‌های عقب ممکن است به راحتی بکسوات کنند، به خصوص اگر وزن کافی بر روی آن‌ها نباشد.

۲. سیستم محرک جلو (Front-Wheel Drive – FWD)

در این سیستم، موتور و جعبه‌دنده (که دیفرانسیل نیز درون آن ادغام شده و ترانس اکسل نامیده می‌شود) در جلوی خودرو قرار دارند و نیرو مستقیماً به چرخ‌های جلو منتقل می‌شود.

  • مزایا:
    • سادگی و وزن کمتر: به دلیل حذف میل گاردان و دیفرانسیل جداگانه، ساختار ساده‌تر، وزن کمتر و هزینه تولید پایین‌تر دارد.
    • فضای داخلی بیشتر: نبود میل گاردان، فضای بیشتری در کابین و برای سرنشینان فراهم می‌کند.
    • کشش بهتر در سطوح لغزنده: وزن موتور و گیربکس بر روی چرخ‌های محرک (جلو) قرار می‌گیرد که باعث افزایش چسبندگی آن‌ها در برف یا یخ می‌شود.
    • راندمان سوخت بهتر: به دلیل وزن کمتر و مسیر انتقال قدرت کوتاه‌تر، معمولاً مصرف سوخت بهتری دارند.
  • معایب:
    • هندلینگ در سرعت بالا و پیچ‌ها: توزیع وزن جلوتر باعث می‌شود که در پیچ‌ها تمایل به “کشیده شدن” یا کم فرمانی (Understeer) داشته باشند.
    • قابلیت بکسل کمتر: در هنگام بکسل کردن بار سنگین، چرخ‌های جلو ممکن است چسبندگی کافی نداشته باشند.
    • مشکلات گشتاور فرمان (Torque Steer): در خودروهای پرقدرت محرک جلو، هنگام شتاب‌گیری شدید، ممکن است فرمان به یک سمت کشیده شود.
    • سایش بیشتر تایر جلو: چرخ‌های جلو هم وظیفه فرمان‌پذیری و هم وظیفه انتقال قدرت را بر عهده دارند، که منجر به سایش بیشتر تایرهای جلو می‌شود.

۳. سیستم چهار چرخ متحرک (All-Wheel Drive – AWD / Four-Wheel Drive – 4WD)

این سیستم، گشتاور را به هر چهار چرخ خودرو منتقل می‌کند و برای رانندگی در شرایط دشوار، آفرود و بهبود کشش و پایداری در سطوح لغزنده طراحی شده است.

  • تفاوت AWD و 4WD:
    • AWD (تمام چرخ متحرک): معمولاً به صورت دائمی یا خودکار فعال است و نیازی به دخالت راننده ندارد. از یک دیفرانسیل مرکزی (یا کلاچ چند صفحه‌ای) برای توزیع متغیر گشتاور بین محور جلو و عقب استفاده می‌کند. برای افزایش پایداری و کشش در جاده‌های لغزنده (باران، برف) و رانندگی روزمره مناسب است.
    • 4WD (چهار چرخ متحرک): اغلب به صورت انتخابی (Part-time) است و راننده می‌تواند آن را فعال یا غیرفعال کند. معمولاً دارای جعبه تقسیم (Transfer Case) است که به خودرو اجازه می‌دهد بین حالت‌های 2WD (محرک عقب یا جلو)، 4H (چهار چرخ سبک) و 4L (چهار چرخ سنگین با دنده کمکی) جابجا شود. 4WD بیشتر برای آفرود سنگین، کشیدن بارهای سنگین و عبور از مسیرهای بسیار ناهموار طراحی شده است و نباید در جاده‌های آسفالت خشک در حالت 4WD قفل شده استفاده شود. برخی سیستم‌های 4WD پیشرفته‌تر، دیفرانسیل‌های قفل‌شونده نیز دارند.
  • اجزای اضافی در 4WD/AWD:
    • جعبه تقسیم (Transfer Case): قطعه‌ای که نیروی خروجی از جعبه‌دنده را بین میل گاردان‌های جلو و عقب توزیع می‌کند. در 4WD، این جعبه تقسیم می‌تواند دارای دنده کمکی (Low Range) برای افزایش گشتاور در آفرود باشد.
    • دیفرانسیل مرکزی (Center Differential): در سیستم‌های AWD، این دیفرانسیل به محور جلو و عقب اجازه می‌دهد تا با سرعت‌های متفاوتی بچرخند و از “بیند آپ” شدن سیستم انتقال قدرت در پیچ‌ها جلوگیری می‌کند.
  • مزایا:
    • کشش و چسبندگی فوق‌العاده: بهترین عملکرد در سطوح لغزنده، برف، یخ، گل و شن.
    • قابلیت آفرود بالا: در سیستم‌های 4WD واقعی با دنده کمکی و قفل دیفرانسیل.
    • پایداری و کنترل بهتر: در شرایط رانندگی دشوار.
  • معایب:
    • پیچیدگی، وزن و هزینه بالاتر: به دلیل قطعات بیشتر (جعبه تقسیم، دیفرانسیل مرکزی، پلوس‌های جلو و غیره).
    • مصرف سوخت بیشتر: به دلیل وزن بالاتر و افزایش اصطکاک داخلی.
    • هزینه نگهداری بالاتر: به دلیل پیچیدگی و قطعات بیشتر.
    • در برخی موارد، فرمان‌پذیری متفاوت در جاده‌های آسفالت خشک.

سایر مفاهیم مرتبط با سیستم انتقال قدرت

محور محرک (Drive Axle)

محور محرک، محوری است که نیروی موتور را به چرخ‌ها منتقل می‌کند. در خودروهای محرک عقب، محور عقب محرک است و شامل دیفرانسیل، پلوس‌ها و مجموعه چرخ‌ها می‌شود. در خودروهای محرک جلو، محور جلو محرک است و شامل ترانس اکسل (جعبه‌دنده و دیفرانسیل ادغام شده) و پلوس‌ها می‌شود.

نسبت دنده (Gear Ratio)

نسبت دنده، حاصل تقسیم تعداد دنده‌های چرخ‌دنده متحرک بر تعداد دنده‌های چرخ‌دنده محرک است. این نسبت، تعیین‌کننده میزان افزایش یا کاهش گشتاور و سرعت است.

  • نسبت دنده بالا (مثلاً ۴:۱): گشتاور بالا، سرعت پایین (مناسب برای شروع حرکت، سربالایی).
  • نسبت دنده پایین (مثلاً ۱:۱ یا ۰.۷:۱): گشتاور پایین، سرعت بالا (مناسب برای رانندگی در اتوبان و سرعت ثابت). جعبه‌دنده با تغییر این نسبت‌ها، موتور را در بهینه‌ترین محدوده دور موتور نگه می‌دارد.

فلایویل (Flywheel)

همانطور که در بخش کلاچ اشاره شد، فلایویل یک چرخ لنگر سنگین است که به انتهای میل‌لنگ موتور متصل می‌شود.

  • وظایف:
    • ذخیره انرژی جنبشی: برای هموار کردن چرخش میل‌لنگ و کاهش لرزش‌های ناشی از احتراق.
    • سطح درگیری برای کلاچ: صفحه کلاچ به فلایویل فشرده می‌شود تا نیروی موتور به جعبه‌دنده منتقل شود.
    • محل قرارگیری دنده استارت: دنده استارت برای روشن کردن موتور با دندانه‌های محیطی فلایویل درگیر می‌شود.
  • انواع:
    • فلایویل تک جرمی (Solid Flywheel): رایج‌تر و ارزان‌تر.
    • فلایویل دو جرمی (Dual-Mass Flywheel – DMF): در خودروهای مدرن، به خصوص دیزلی و پرقدرت، برای جذب بیشتر ارتعاشات موتور و بهبود نرمی عملکرد سیستم انتقال قدرت استفاده می‌شود.

دسته موتور و دسته گیربکس (Engine/Transmission Mounts)

این قطعات، موتور و گیربکس را به شاسی خودرو متصل می‌کنند. آن‌ها معمولاً از فلز و لاستیک ساخته شده‌اند و وظیفه جذب ارتعاشات و ضربات موتور و گیربکس را بر عهده دارند تا این ارتعاشات به اتاق خودرو منتقل نشوند. علائم خرابی:

  • لرزش شدید اتاق خودرو، به خصوص هنگام شروع حرکت، توقف، یا درجا کار کردن موتور.
  • صدای تق‌تق یا کوبش هنگام تعویض دنده، شتاب‌گیری یا ترمزگیری شدید.
  • حرکت بیش از حد موتور در محفظه موتور.

روغن گیربکس (Transmission Fluid/Gear Oil)

روغن گیربکس، ماده حیاتی برای روانکاری، خنک‌کاری و در گیربکس‌های اتوماتیک، انتقال قدرت است.

  • انواع:
    • روغن دنده (Gear Oil): برای گیربکس‌های دستی و دیفرانسیل‌ها استفاده می‌شود و معمولاً ویسکوزیته بالاتری دارد.
    • روغن اتوماتیک (Automatic Transmission Fluid – ATF): برای گیربکس‌های اتوماتیک، معمولاً قرمز رنگ است و علاوه بر روانکاری، وظیفه انتقال فشار هیدرولیکی برای تعویض دنده را نیز بر عهده دارد.
  • اهمیت:
    • روانکاری: کاهش اصطکاک و سایش بین قطعات متحرک.
    • خنک‌کاری: دفع حرارت تولید شده از اصطکاک.
    • پاکسازی: حمل ذرات و رسوبات.
    • انتقال قدرت (در اتوماتیک): به عنوان سیال هیدرولیکی.
  • علائم خرابی/کمبود:
    • تعویض دنده سخت یا همراه با صدا.
    • افزایش دما و بوی سوختگی روغن.
    • لرزش یا کوبش در گیربکس.
    • نشتی روغن.

نتیجه‌گیری

سیستم انتقال قدرت، ستون فقرات هر خودروی متحرک است. این مجموعه پیچیده از اجزا، مسئول تبدیل نیروی خام موتور به حرکتی قابل کنترل و بهینه برای چرخ‌هاست. از کلاچ و جعبه‌دنده که نسبت گشتاور را تنظیم می‌کنند، تا میل گاردان، دیفرانسیل و پلوس‌ها که این نیرو را به چرخ‌ها می‌رسانند، هر جزء نقش حیاتی در عملکرد روان، ایمن و کارآمد خودرو ایفا می‌کند.

درک نحوه کار این سیستم و شناخت علائم خرابی اجزای آن، به هر راننده و مالک خودرویی کمک می‌کند تا از وسیله نقلیه خود به درستی مراقبت کرده و در صورت لزوم، قبل از بروز مشکلات جدی‌تر، اقدامات لازم برای تعمیر و نگهداری را انجام دهد. پیشرفت‌های چشمگیر در فناوری سیستم انتقال قدرت، از گیربکس‌های دستی اولیه تا گیربکس‌های اتوماتیک هوشمند و پیشرفته امروزی، نشان‌دهنده تلاش مداوم مهندسان برای افزایش کارایی، کاهش مصرف سوخت و بهبود تجربه رانندگی است. این سیر تکاملی همچنان ادامه دارد و با ظهور خودروهای برقی، شاهد تغییرات بنیادین دیگری در این سیستم حیاتی خواهیم بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *